نفوذ ایران در بوسنی و هرزگوین، تحلیل روابط فرهنگی و دیپلماتیک 1992 – 2023

این نوشتار ترجمه مقاله با عنوان «نفوذ ایران در بوسنی و هرزگوین؛ تحلیل روابط فرهنگی و دیپلماتیک 1992 – 2023» به قلم خانم «امینا زوپارویچ» دانش آموخته رشته روابط بین الملل دانشگاه بین المللی سارایوو است که در قالب مجموعه مقالات شرکت کنندگان دوره سوم مدرسه تابستانی دیپلماسی موزه علی عزت بگوویچ و همچنین در سایت Acadmia.edu منتشر شده است.

چکیده

محتوای این مقاله بر روابط دوجانبه ایران و بوسنی و هرزگوین متمرکز است. در این زمینه، لازم است به سؤالات زیر پاسخ داده شود: روابط دیپلماتیک میان این دو کشور تا چه حد استوار است و نفوذ ایران در بوسنی و هرزگوین چقدر است؟ تا چه اندازه این روابط می‌تواند مانعی بر سر راه پیوستن بوسنی و هرزگوین به اتحادیه اروپا باشد؟ بسیاری از ایرانیانی که با آن‌ها صحبت کرده‌ام، اطلاعات زیادی درباره بوسنی و هرزگوین دارند. اما این سؤال مطرح می‌شود که بوسنیایی‌ها و هرزگوینی‌ها چقدر درباره این مهد تمدن می‌دانند؟ ما در این مقاله به تحلیل روابط دوجانبه بوسنی و هرزگوین و ایران در بازه زمانی 1992 تا 2023 خواهیم پرداخت. همچنین عوامل مؤثر بر توسعه روابط دو کشور، نقش ایران در زمان جنگ بوسنی، روابط گذشته و حال با توجه به دیپلماسی، ژئوپلیتیک، اقتصاد و فرهنگ را بررسی کرده و پیشنهادهایی برای بهبود روابط ارائه خواهیم داد.

«بنی آدم اعضای یک یکدیگرند   که در آفرینش ز یک گوهرند

                  چو عضوی به درد آورد روزگار   دگر عضوها را نماند قرار»    (گلستان سعدی)

زمینه تاریخی روابط ایران و بوسنی

درک روابط و تأثیرات ایران در بوسنی و هرزگوین نیازمند آشنایی با تاریخ دوران جنگ سرد است. شاه ایران، همانند یوسیپ بروز تیتو، در آن زمان به بازدیدهای رسمی اهمیت می‌داد و روابط نظامی را توسعه می‌داد. حتی پس از انقلاب ایران در سال 1979، یوگسلاوی سوسیالیستی به حفظ روابط دوستانه با تهران ادامه داد. بدون شک، مهم‌ترین فصل در توسعه روابط میان بوسنی و هرزگوین و جمهوری اسلامی ایران از دهه 1990 آغاز می‌شود، زمانی که بوسنی و هرزگوین در برابر تهاجم قرار گرفت.

سعدی، شاعر بزرگ ایرانی که در سراسر جهان شناخته شده است، می‌گوید: دوست آن است که دست تو را بگیرد، وقتی که دردمند و ناتوان هستی. واژه «دوست» (که ریشه در زبان فارسی دارد) در زبان بوسنیایی نیز به کار می‌رود. در دوره جدید، دوستی ایران و بوسنی و هرزگوین در شرایط سخت جنگی شکل گرفت. مردم ایران که خود از تجربه جنگ هشت‌ساله عبور کرده بودند و هنوز جراحت‌های آن را در جامعه خود حمل می‌کردند، به یاری مردم بوسنی و هرزگوین شتافتند. " (Klix.ba, 2023)

دولت صرب‌های بوسنی با حمایت اسلوبودان میلوشویچ و با پیروی از ایدئولوژی صربستان بزرگ، مرتکب جنایات بسیاری علیه مسلمانان بوسنی شد، که بزرگ‌ترین آن‌ها نسل‌کشی بود. ایران، به عنوان یک جمهوری اسلامی، خود را همدرد جمعیت عمدتاً مسلمان بوسنیایی می‌دید که در جنگ بوسنی با خشونت و آزار روبه‌رو بودند. ایران، که وقایع بوسنی را به دقت دنبال می‌کرد، آن را بحران انسانی تلقی کرده و احساس تکلیف مذهبی برای حمایت از دیگر مسلمانان داشت. دولت ایران برای متوقف ساختن کشتار مداخله کرد.

در گفت‌وگو با رایزن فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران، آقای انصاری، در می یابیم که: «تلویزیون ایران اخبار مربوط به جنگ در بوسنی را مرتب دنبال کرده و از رنج‌های مردم بوسنی در طول آن زمان صحبت می‌کرد. برای مردم ایران بسیار جالب بود که بدانند در جنوب شرقی اروپا جمعیت مسلمان با ویژگی‌های فرهنگی شرقی زندگی می‌کنند. به همین دلیل مردم ایران احساس مسئولیت نسبت به مردم بوسنی داشتند. در مدارس و مساجد برای مردم بوسنی دعا می‌شد و کمک‌ها به صورت روزانه جمع‌آوری می‌شد. برای مردم ایران که خود از جنگ هشت‌ساله بیرون آمده بودند، واقعاً دشوار بود که به کشور دیگری کمک کنند، اما نگاه انسانی و اسلامی به این مسئله باعث شد تعداد زیادی از مردم ایران در جنگ بوسنی به برادران و خواهران خود کمک کنند. حضور گروه‌های رسانه‌ای و خبرنگاران از ایران از آغاز جنگ در بوسنی و تهیه فیلم‌های مستند تلویزیونی تأثیر زیادی بر آگاهی مردم از وقایع این کشور داشت».

آیت‌الله احمد جنتی کمک به بوسنیایی‌ها را هماهنگ کرد و واسطه‌گری ایران را ذیل مفهوم جمهوری اسلامی و دفاع از مستضعفان (مظلومان) در سراسر جهان، از فلسطین تا آفریقای جنوبی، توجیه کرد. در همان زمانی که کشورهای اروپایی تحریم تسلیحاتی علیه بوسنی را اعمال می‌کردند، ایران نقش کلیدی در ارسال مربیان نظامی، مأموران اطلاعاتی، غذا، پول و کمک‌های بشردوستانه به بوسنیایی‌ها داشت که در برابر دشمنان به شدت مسلح خود می‌جنگیدند. نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (IRGC)، که در قالب کمک‌های بشردوستانه و تحت پوشش هلال‌احمر ایران وارد بوسنی شدند، در این حمایت ها حضور داشتند.

این کمک‌های دولت ایران برای بوسنیایی‌ها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود. در حالی که سلاح‌های ایران برای دفاع از بوسنیایی‌ها حیاتی بود، مربیان سپاه پاسداران نقش کلیدی در آموزش مبارزان بوسنیایی در مراحل اولیه درگیری ایفا کردند. مقامات غربی در 10 سپتامبر 1992 اعلام کردند که همتایان آنها در کرواسی یک هواپیمای بوئینگ 747 ایرانی را که به زاگرب آمده بود با سلاح‌ها و پرسنل ایرانی توقیف کرده‌اند که نخستین مورد مستند حمایت مادی تهران از بوسنیایی‌ها بود. مأموریت اعلام شده این هواپیما کمک رسانی به بوسنی و هرزگوین بود، اما مقامات کرواسی 4000 اسلحه، بیش از یک میلیون قطعه مهمات و 20 تا 40 ایرانی را که به پشت آن ها جای گرفته بودند، کشف کردند. ذکر این نکته حائز اهمیت است که تلاش ایران برای تقویت موقعیت بوسنیایی ها در آن زمان بسیار مهم بود، در شرایطی که ایران در آن زمان تازه از درگیری طولانی مدت با عراق بیرون آمده بود. (Cafiero, 2022)

در حالی که اختلافاتی با ایالات متحده وجود داشت، منافع ایران و آمریکا در موضوع بوسنی و هرزگوین به طور غیررسمی هم‌راستا بود. روزنامه Los Angeles Times در تاریخ 5 آوریل 1996 مقاله‌ای تحت عنوان «آمریکا مجوز ارسال سلاح‌های ایران به بوسنی را صادر کرده است» منتشر کرد که نشان می‌دهد در سال 1994، دولت کلینتون «چراغ سبز» به ارسال محموله‌های سلاح ایران به بوسنی از طریق کرواسی داده بود. سیاست «بدون دستورالعمل» دولت کلینتون از سیاست علنی آن که از تحریم تسلیحاتی سازمان ملل علیه یوگسلاوی حمایت می‌کرد، فاصله می‌گرفت و در عین حال فشار بر متحدان برای دستیابی به توافق چندجانبه در مورد لغو تحریم‌ها علیه مسلمانان بوسنی را افزایش می‌داد.

شیوه‌ای که سیاست «بدون دستورالعمل» تدوین و اجرا شد، منجر به سردرگمی و شکاف‌های جدی در داخل دولت آمریکا گردید. نه تنها سازمان CIA از دایره سیاست‌ها حذف شد، بلکه کنگره نیز مطلع نشد که سیاست آمریکا تغییر کرده و به همین دلیل، ایالات متحده «چشم خود را به دیگر سو چرخاند»، زیرا محموله‌های سلاح ایران از طریق کرواسی به سمت بوسنی ارسال می‌شد.

در گزارش مجلس نمایندگان آمریکا (House Report 105-804) با عنوان «تحقیقات در مورد ارسال سلاح‌های ایرانی به بوسنی» می‌خوانیم که بر اساس واقعیت‌های به‌دست آمده در طول تحقیقات کمیته در مورد ارسال سلاح‌های ایران به بوسنی، نتایج زیر غیرقابل اجتناب هستند:

  1. دولت ایالات متحده هیچ اقدام مخفیانه‌ای برای ارسال سلاح به بوسنی یا کرواسی انجام نداده است.
  2. هیچ مقام آمریکایی مدیریت، نظارت یا تسهیل ارسال سلاح‌های ایرانی به بوسنی یا کرواسی را انجام نداده است.
  3. هیچ مقام آمریکایی قوانین مربوط به اقدامات مخفیانه، فعالیت‌های اطلاعاتی یا اطلاع‌رسانی به کنگره را نقض نکرده است.
  4. در شهادت‌های شاهدانی که در برابر کمیته ظاهر شدند، هیچ تفاوتی وجود ندارد که توجیه‌کننده تحقیقات کیفری باشد.
  5. هیچ‌چیز در تحقیقات کمیته برخلاف یافته‌های تحقیقات کمیته نظارت بر اطلاعات رئیس‌جمهور در سال‌های 1995 و 1996 نیست.

یکی از نشانه‌های روابط دیپلماتیک بین بوسنی و هرزگوین و ایران، استقبال از اولین رئیس‌جمهور بوسنی و هرزگوین، علی عزت‌بیگوویچ، در فرودگاه تهران در سال 1991 بود. «در فرودگاه تهران در آن روز ماه مه 1991، واحدهای بزرگ از سه شاخه ارتش ایران: پیاده‌نظام، نیروی هوایی و بیش از پنجاه دیپلمات و مقام رسمی در کنار هم زیر آفتاب سوزان ایستاده بودند». عزت‌بیگوویچ در کتاب خود «یادها» به این نکته اشاره کرده است.

روابط دیپلماتیک بین بوسنی و هرزگوین و جمهوری اسلامی ایران از 31 مارس 1992 با به رسمیت شناختن استقلال جمهوری بوسنی و هرزگوین توسط ایران آغاز شد. بدین ترتیب ایران یکی از نخستین کشورهایی بود که به‌طور رسمی استقلال بوسنی و هرزگوین را به رسمیت شناخت.  

در 25 ژانویه 1993، روابط دیپلماتیک رسمی میان بوسنی و هرزگوین و ایران برقرار شد.

«با امضای توافقنامه صلح دیتون در 1995، دولت آمریکا فشار زیادی بر دولت بوسنی وارد کرد تا روابط خود را با ایران قطع کند. بوسنیایی‌ها این کار را انجام دادند و ایران نیز مطابق آن عمل کرد؛ با این حال، ایران به حفظ روابط نزدیک از طریق نهادهای فرهنگی و علمی ادامه داد». (Karičić, 2010)

برای تهران، جنگ بوسنی فرصتی بود تا نشان دهد می‌تواند بر تحولات در اروپا تأثیر بگذارد، حتی اگر غرب ایران را «کشور سرکش» بشمارد. حمایت ایران از بوسنی همچنین به جمهوری اسلامی این امکان را داد تا نشان دهد می‌تواند در مبارزات پان‌اسلامی نقش رهبری را ایفا کند. برقراری روابط دوجانبه با ایران برای بوسنی و هرزگوین از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود، زیرا این روابط تأکیدی بود بر اینکه بوسنی و هرزگوین جوان، سیاست خارجی خود را به‌طور همزمان هم به سمت شرق و هم به سمت غرب هدایت می‌کند.

منافع ژئوپلیتیکی و همبستگی مذهبی

هدف اصلی ژئوپلیتیکی ایران در بوسنی و هرزگوین در طول درگیری‌های دهه 1990، تأسیس و تقویت نفوذ خود در بالکان بود. این اهداف بخشی از استراتژی گسترده‌تری بودند که هدف آن گسترش حوزه ژئوپلیتیکی ایران فراتر از خاورمیانه و تقویت موقعیت آن به‌عنوان یک قدرت منطقه‌ای بود.

یکی از اهداف اصلی ژئوپلیتیک ایران، مقابله با نفوذ صربستان، متحد بالقوه منطقه ای رقیب ایران، ایالات متحده بود. با توجه به مستندات موجود، ایران جنگ بوسنی را به‌عنوان فرصتی برای مقابله با توسعه‌طلبی صرب‌ها و اعمال نفوذ خود در منطقه می‌دید.

ایران با مشارکت فعال در حمایت از بوسنی، قصد داشت نشان دهد که قادر است در امور بین‌المللی فراتر از خاورمیانه نقش عمده‌ای ایفا کند. این حرکت بخشی از استراتژی ایران بود که خود را به‌عنوان یک بازیگر برجسته جهانی معرفی کند و موقعیت خود را در داخل جهان اسلام تقویت نماید. حمایت از بوسنی به ایران این امکان را داد که روابط نزدیک‌تری با کشورهای دیگر و سازمان‌هایی برقرار کند که آن ها نیز از بوسنی حمایت می‌کردند. با پیوستن به کشورهای حامی بوسنی، ایران قصد داشت ائتلاف‌های دیپلماتیک و استراتژیک خود را تقویت کند، به‌ویژه با کشورهای مسلمان و سازمان‌های بین‌المللی.   (Cafiero, 2022)

روزنامه Večernji List می‌نویسد که عربستان سعودی و ترکیه، بزرگ‌ترین متحدان آمریکا، وقتی متوجه شدند که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در بوسنی فعال است، تلاش کردند تا این همکاری را متوقف کنند.

به‌نظر می‌رسید که میان ایالات متحده و ایران دشمنی وجود دارد. با این حال، تنش‌ها در مورد بوسنی و هرزگوین کاهش یافت. چون آمریکا نمی‌خواست تحریم‌های بین‌المللی صادرات سلاح به بوسنی را نقض کند، در واشنگتن احساس می‌شد که بهتر است این کار را ایران انجام دهد تا آمریکا. از سوی دیگر، آمریکایی‌ها تمایلی به مداخله نظامی در بوسنی نداشتند و به ایران اجازه دادند که در درگیری‌ها با ارسال سلاح و کمک به بوسنی دخالت کند.

مهم است که اشاره کنیم که ایران هرگز سیاست خارجی بوسنی و هرزگوین را در مسیر پیوستن به اتحادیه اروپا به چالش نکشید و هیچ فشاری برای اتخاذ موضع ایران در سازمان‌های بین‌المللی وارد نکرد.   (Lisica, 2023)

در مصاحبه‌ای با روزنامه «دِنونی آواز» در سال ۲۰۱۰، محمود احمدی‌نژاد اظهار داشت که «بوسنی و هرزگوین هیچ ‌چیزی به ایران بدهکار نیست». او افزود: «ما هیچ‌گاه از ابزار فشار علیه مردم بوسنی استفاده نمی‌کنیم، زیرا که در گذشته به آنها کمک کرده‌ایم. ما از آنها هیچ‌ چیزی در ازای کمک‌های خود انتظار نداریم. ما این کار را از دلایل انسانی در گذشته انجام دادیم و دوباره نیز انجام خواهیم داد. ما به این باور داریم که مردم بوسنی و دولتشان باید خودشان تصمیماتشان را بگیرند».

در خصوص روابط ایران و کشورهای عربی در بحران بوسنی و هرزگوین، آیت‌الله جنتی و حجت‌الاسلام نواب در مصاحبه‌ای با «پوسکوک اینفو» بیان کردند: «هرچقدر که توانستیم، همانطور کمک کردیم. ما تمام توان و پتانسیل خود را برای دفاع از این کشور در برابر تجاوز به کار گرفتیم. اگر بخواهید، می‌توانیم درباره ارقام صحبت کنیم. بین ۱۲۰ تا ۱۳۰ هواپیمای ترابری با کمک‌های ضروری به بوسنی و هرزگوین از جمهوری اسلامی ایران پرواز کردند. تنها یک کشتی که حامل ۱۰ هزار تن کمک نظامی از ایران برای بوسنی بود، در کانال سوئز متوقف شد و متاسفانه از رسیدن به دریای مدیترانه و سپس به بنادر دریای آدریاتیک بازداشته شد. این کار را «مسلمانان عرب» انجام دادند که اجازه ندادند ما کمک‌های خود را به دیگر مسلمانان برسانیم. این کار را مسلمانانی انجام دادند که سنی هستند، در حالی که ما از ایران و شیعه هستیم، و این مسلمانان سنی‌مذهب می‌گویند که ما مخالف سنی‌ها هستیم و فقط به گسترش شیعه‌گری می‌پردازیم. این ما بودیم که به برادران سنی خود در این کشورها کمک کردیم، و این آنها بودند که در این مورد مانع رسیدن کمک‌های بسیار ضروری و مشخص ما به برادران خود شدند». (Poskok.info, 2012)

نَوَّاب همچنین اشاره کرد که: «در مورد میزان و اهمیت این کمک‌ها، بهترین شاهد، اظهارات مرحوم علیا عزت‌بگویچ، نخستین رئیس‌جمهور بوسنی و هرزگوین است که یک‌بار گفت: «اگر کمک‌های ایران به بوسنی و هرزگوین نبود، احتمالاً بر روی نقشه جغرافیایی این منطقه دیگر کشوری به نام بوسنی و هرزگوین وجود نمی‌داشت و در آن، درصد بالایی از جمعیت مسلمانان بودند». این سخن را نخستین رئیس‌جمهور بوسنی و هرزگوین گفته است که از تمامی جزئیات کمک‌های ایران به بوسنی و هرزگوین آگاه بوده است.»

موضوع دینی نقش مهمی در منافع ایران در بوسنی ایفا کرده است.

چنان‌که می‌دانیم، بوسنی و هرزگوین دارای جمعیت با اکثریت مسلمان است و دلایل حضور و فعالیت ایران در این کشور را می‌توان در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران یافت. در ماده ۳ قانون اساسی ایران، اصول بنیادین جمهوری اسلامی و تعهد آن به استقلال، آزادی و حاکمیت کشور آمده است. در این ماده هدف‌های دولت شامل «وحدت همه مسلمانان» و «آزادسازی تمامی ملت‌های ستمدیده در سراسر جهان» عنوان شده است. ماده ۱۵۲ می‌گوید رئیس‌جمهور مسئول اجرای قانون اساسی و انجام امور اجرایی کشور است که این شامل «هماهنگی عملکرد وزرا و سایر اعضای شورای وزیران» می‌شود، که ممکن است شامل مدیریت روابط با دیگر کشورهای مسلمان باشد.

در ادامه، ماده ۱۵۴ اعلام می‌کند که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس خطوط کلی زیر است: الف) رد تمامی اشکال سلطه‌گری و تلاش‌های هر کشور خارجی برای تحمیل اراده‌اش بر ایران، ب) ترویج حقوق تمامی مسلمانان، ج) حمایت از مبارزات ملت‌های ستمدیده علیه نیروهای طاغوتی، و د) ترویج صلح و دوستی با تمامی ملت‌ها، به‌ویژه کشورهای اسلامی.

مهم است که توجه داشته باشیم که قانون اساسی ایران به اصول اسلامی و نقش جهانی کشور به عنوان حامی اهداف مسلمانان اشاره دارد. این قانون بر اهمیت همبستگی میان ملت‌های مسلمان و حمایت از ملت‌های ستمدیده در سراسر جهان تأکید دارد.

آیا روابط مثبت با ایران مانعی برای بوسنی و هرزگوین در مسیر پیوستن به اتحادیه اروپا است؟

«در ایران با صدها نفر ملاقات کردم، هزاران ایرانی از دریاچه خزر تا خلیج فارس، از مردم عادی و مهم، جوان و پیر، لیبرال و محافظه‌کار. هیچ‌وقت به خاطر ندارم که از من پرسیده باشند «بوسنی و هرزگوین کجاست؟» در واقع، بیشتر آن‌ها از نسل‌کشی در سربرنیتسا، تیم پارالمپیک ما در والیبال نشسته، مرحوم علیا عزت‌بگویچ، مقاومت قهرمانانه و سال‌های سرنوشت‌ساز ما مطلع بودند.» 2013) (Hadzikadunic, Zasto Iran,

علاوه بر روابط دیپلماتیک و فرهنگی، بوسنی و هرزگوین با ایران چندین توافق اقتصادی در زمینه تجارت، بانکداری، سرمایه‌گذاری مشترک، حمل و نقل و همکاری‌های اتاق‌های بازرگانی امضا کرده‌اند و شرایطی برای بهبود روابط اقتصادی و تجاری بین دو کشور وجود دارد.

در مصاحبه‌ای با «راپورت»، در سال ۲۰۲۱، غلامرضا علی‌محمد قلیچ خان، سفیر پیشین ایران در بوسنی، اظهار داشت: «به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران، مایلم تأکید کنم که رویکرد سیاست خارجی کشور من از تقویت صلح و ثبات در بالکان غربی، به‌ویژه بوسنی و هرزگوین، حمایت می‌کند و جمهوری اسلامی ایران از تمامیت ارضی و حاکمیت ملی بوسنی و هرزگوین و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز و صادقانه تمامی اقوام این کشور حمایت می‌کند. در دستور کار سفارت تلاش‌هایی برای گسترش همکاری‌ها در تمامی زمینه‌ها قرار دارد.»

وی افزود: «ما باید فضای همکاری برای بخش خصوصی و روابط مالی و بانکی دو کشور را تأمین کنیم و با حذف موانع، تسهیلات لازم را برای گسترش روابط را فراهم کنیم. رئیس‌جمهور ایران در خصوص توسعه روابط اقتصادی با بوسنی تأکید کرده که آماده‌ایم همکاری‌ها را گسترش دهیم و توسعه گردشگری یکی از زمینه‌های مناسب برای همکاری است و در این راستا باید تسهیلات لازم برای سفر گردشگران و ارتباطات بین شهروندان مان را تأمین کنیم.»

بین مهاجرانی که به‌طور غیرقانونی به بوسنی و هرزگوین وارد می‌شوند، افرادی از ایران نیز وجود دارند. در پاسخ به این سوال که چه اقداماتی می‌توان در راستای پذیرش مجدد آن‌ها انجام داد، سفیر علی‌محمد قلیچ خان گفت که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می‌گوید که حق انتخاب محل سکونت یکی از حقوق اساسی افراد است. (Raport, 2021)

بوسنی و هرزگوین در قلب نبرد مستمر شرق و غرب قرار دارد. روابط منفی ایران و ایالات متحده از دهه ۸۰ میلادی آغاز شده و ریشه‌های این روابط به دوران جنگ سرد بازمی‌گردد. پس از انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹، دولت آمریکا شاه فراری پهلوی را در ایالات متحده پذیرفت که این امر اعتراضات شدیدی را در ایران به‌دنبال داشت. ایالات متحده در سال ۱۹۸۰ روابط دیپلماتیک خود با ایران را قطع کرد و هرگز آن‌ها را از سر نگرفت.

با این حال، ایران و ایالات متحده همچنان در میدان‌های جنگ دوردست با یکدیگر درگیر بوده‌اند و به‌طور غیررسمی، دو کشور در مورد بوسنی و هرزگوین مقابل یکدیگر قرار داشتند.

در مورد اینکه آیا روابط خوب با ایران مانعی برای بوسنی و هرزگوین در مسیر پیوستن به اتحادیه اروپا است یا خیر، پاسخ را می‌توان در مقاله‌ای از «رادیو سارایوو» یافت که توسط امیر هادی‌کادونیچ، سفیر پیشین بوسنی و هرزگوین در ایران، ارائه شده است:

«در استراتژی سیاست خارجی بوسنی و هرزگوین، کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی (که ایران یکی از آن‌ها است) در یک یا دو جمله ذکر شده‌اند. بنابراین، نه بوسنی و هرزگوین به مسائل کشورهای خلیج فارس علاقه‌مند است، نه ایران به مسائل بالکان. دوم اینکه، سیاست خارجی ما تا حد زیادی تحت تأثیر عوامل خارجی است: ادغام‌های یوروآتلانتیک، اتحادیه اروپا یا منطقه‌ای که اصول خود را در هم‌راستایی‌های ژئو-اقتصادی یا ژئو-سیاسی تأکید می‌کنند. از طرف دیگر، ایران جزو این ادغام‌ها نیست، به محیط جغرافیای سیاسی ما تعلق ندارد و تحت تأثیر حوزه گرانشی سیستم‌های اروپایی یا یوروآتلانتیک قرار ندارد. منافع ملی ایران به‌طور عمده مربوط به یک زیرسیستم منطقه‌ای دیگر است که شرایط و چالش‌های خاص خود را دارد.»

«در نتیجه، مشارکت ایران در دیالوگ سیاسی کلی بوسنی و هرزگوین با سایر کشورها نسبتاً کم است. در دو دهه گذشته، دو کشور تنها سه تبادل هیئت در بالاترین سطح سیاسی داشته‌اند. محمد خاتمی آخرین رئیس‌جمهور ایران بود که در سال ۲۰۰۵ به بوسنی سفر کرد. از سوی دیگر، آخرین سفر رئیس‌جمهور بوسنی (باقر عزت‌بگویچ) شش سال پیش انجام شد. در سطح وزرا یا معاونین وزرا، هفت تا هشت تبادل دوجانبه بین ۲۰۰۳ تا ۲۰۲۱ برگزار شده است. کل تجارت دو طرف در پنج سال (۲۰۱۵-۲۰۲۰) کمتر از ۵۰ میلیون مارک بوسنی است. برای مقایسه، تجارت بوسنی و هرزگوین با ترکیه در همان دوره بیش از شش میلیارد مارک و با عربستان سعودی بیش از ۳۹۰ میلیون مارک است!» (Hadzikadunic E. , 2022)

اطلاعاتی در مورد بخش گردشگری تقریباً وجود ندارد.

بنابراین، اهداف اصلی سیاست خارجی بوسنی و هرزگوین قطعاً همگرایی اروپایی و یورو آتلانتیک است، در حالی که منافع راهبردی اولیه ایران حفظ و دفاع از تمامیت داخلی کشور در برابر گروه های مختلف تجزیه طلب است.

در ایران سه حوزه اصلی وجود دارد که منابع ملی به منابع سیاست خارجی تبدیل می‌شود:

  • اول منابع اجتماعی و فرهنگی هستند که در آن طبقه متوسط، روحانیون شیعه و شبه نظامیان به نام «بسیج» سه گروه اجتماعی تأثیرگذار هستند. گروه اول با جمعیت رو به رشد، سیاست خارجی را تشویق می کند تا معتدل تر و منطقی تر شود.
  • اقتصاد در حال توسعه که تأثیر عمیقی بر جهت‌گیری سیاست خارجی ایران دارد.
  • ادغام قدرت نظامی در سیاست خارجی. (Divsallar K. B., 2017)

در مقایسه با ایران، در استراتژی‌های سیاست خارجی بوسنی و هرزگوین پنج اولویت مشخص شده است:

  • حفظ و حراست از استقلال، حاکمیت و تمامیت ارضی بوسنی و هرزگوین در مرزهای شناخته شده بین المللی؛
  • اجرای کامل و منسجم توافقنامه صلح عمومی (GPA).
  • الحاق بوسنی و هرزگوین به فرآیندهای ادغام یورو-آتلانتیک
  • مشارکت بوسنی و هرزگوین در فعالیت های چند جانبه، به ویژه در ساختار سازمان ملل متحد (UN)، شورای اروپا، سازمان امنیت و همکاری اروپا (OSCE)، سازمان کنفرانس اسلامی (OIC) و غیره.
  • مطرح کردن بوسنی و هرزگوین به عنوان شریک در روابط اقتصادی بین المللی و فعالیت هایی که امکان پذیرش بوسنی و هرزگوین را در سازمان تجارت جهانی (WTO) و سایر سازمان ها و انجمن های بین المللی فراهم می کند.

در حالی که اهداف اصلی سیاست خارجی دو جانبه بوسنی و هرزگوین به شرح زیر است:

• تقویت همکاری با کشورهای همسایه – جمهوری کرواسی (RH) و صربستان و مونته‌نگرو، بر اساس منافع مشترک و اصول برابری، احترام متقابل و رعایت حاکمیت و تمامیت ارضی، که اولویت دائمی سیاست خارجی بوسنی و هرزگوین است؛

• بوسنی و هرزگوین روابط دوجانبه خود را به ویژه با کشورهای عضو هیئت اجرایی شورای اجرای توافقنامه صلح، ایالات متحده آمریکا، فدراسیون روسیه، بریتانیا، فرانسه، چین و دیگر اعضای شورای امنیت سازمان ملل، کشورهای عضو اتحادیه اروپا، کشورهای منطقه، کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی و سایر کشورهایی که در بازسازی و توسعه بوسنی و هرزگوین مشارکت دارند، گسترش خواهد داد؛

• بر اساس منافع و ظرفیت‌های واقعی، بوسنی و هرزگوین برای برقراری روابط دیپلماتیک با کشورهایی که تاکنون موفق به این امر نشده است، تلاش خواهد کرد و فعالیت‌های دوجانبه خود را با کشورهای دیگر منطقه که تاکنون تحقق نیافته است، بهبود خواهد بخشید؛ (وزارت امور خارجه)

با توجه به این واقعیت که هر دو کشور اهداف سیاست خارجی متفاوتی دارند و هیچ‌گونه تعارض منافع در این بین وجود ندارد، واضح است که روابط مثبت با ایران هیچ‌گونه مانعی برای بوسنی و هرزگوین در مسیر اهداف اروپایی خود ایجاد نمی‌کند. حقیقت این است که ایران بیشتر به شرق متمایل است، در حالی که بوسنی و هرزگوین یک کشور غربی است، که ما را به این نتیجه می‌رساند که بهبود روابط بین دو کشور هیچ تهدیدی را متوجه طرفین نمی کند.

تاثیر ایران در بوسنی و هرزگوین به اندازه‌ای گسترده نیست که دولت ایران نیز به‌طور مفرط به امور دولت بوسنی و هرزگوین وارد شود. هر دو کشور بیشتر بر ترویج متقابل فرهنگ‌ها متمرکز هستند تا مسائل سیاسی.

«بوسنی و هرزگوین جایگاه ویژه‌ای در دل مردم ایران دارد و باید از تمام امکانات و پتانسیل‌های موجود استفاده کنیم تا همکاری متقابل و روابط دوجانبه را تقویت کنیم»، این بخشی از سخنان رئیس‌جمهور روحانی است، که از طریق سفارت بوسنی و هرزگوین در ایران اعلام شد. (N1)

سفیر جدید ایران در بوسنی و هرزگوین، ابوذر ابراهیمی ترکمان، در گفت‌وگو با Klix.ba اعلام کرد که وضعیت کنونی ایران در رابطه با بوسنی و هرزگوین تغییر چندانی نسبت به 30 سال پیش نکرده است. سفیر اظهار داشت که «در طول 30 سال گذشته، که روابط دیپلماتیک برقرار شده است، ایران همواره در تلاش بوده روابط خود را با بوسنی و هرزگوین در چارچوبی که برای هر دو طرف قابل قبول باشد، گسترش دهد و اکنون نیز به این کار ادامه می‌دهد. مسیر ایجاد دوستی بین ایران و بوسنی و هرزگوین از مسیر قلب بوده است، نه از مسیر زبان، و مسیر قلب هیچ مرزی ندارد». سفیر همچنین افزود:

«ایران هرگز درخواست نفوذ در بوسنی و هرزگوین نداشته است؛ زیرا به حاکمیت بوسنی و هرزگوین و اراده مردم آن احترام می‌گذارد. امیدوارم که دیگر مردم بوسنی و هرزگوین نیازی به کمک هیچ کشوری نداشته باشند. اما اگر در هر شرایطی مشکلی برای کشور بوسنی و هرزگوین پیش بیاید، ایران همان ایران سی سال پیش است که به سرعت به کمک شتافت. ایران در این زمینه تردید نخواهد کرد. دوستی ما با بوسنی و هرزگوین بر اساس اخلاق و برادری است، نه بر اساس منافع. در دوستی‌های مبتنی بر اخلاق، بنیاد دوستی‌ها بسیار محکم است. پیدا کردن دوستان واقعی در دنیای سیاست کار سختی نیست، اما گاهی اوقات این اتفاق نمی‌افتد». (Klix.ba, 2023)

دستاوردهای فرهنگی:

"وقتی صحبت از بعد فرهنگی است، شباهت‌های زیادی بین مردم ایران و بوسنی و هرزگوین وجود دارد؛ حضور تعداد زیادی نسخه خطی به زبان فارسی در کتابخانه غازی خسروبیگ و ظهور شاعران و نویسندگان بوسنیایی که تحت تأثیر آثار ایرانی قرار گرفته‌اند و آثار خود را به زبان بوسنیایی نوشته یا ترجمه کرده‌اند، از جمله نمونه‌های برجسته روابط فرهنگی دو کشور است. ظهور نویسندگان بوسنیایی مانند فوزی موستاری، نویسنده اثر برجسته «بلبلستان»، شیخ افندی سودی، نویسنده شرح بوستان سعدی، محمد طاهر و مصطفی بوشنیاک، نویسندگان شرح برای مثنوی مولانا، فهیم بایرکتارویچ، مترجم رباعیات خیام و دیگران، مانند بشیر جاکا، مترجم دیوان حافظ شیرازی، امر مهمی است که به تقویت روابط فرهنگی دو کشور کمک می‌کند. در سال‌های اخیر، توافق‌نامه‌ای در زمینه همکاری‌های فرهنگی، علمی و پژوهشی بین دو کشور به امضا رسیده است. همچنین، امضای توافق‌نامه خواهرخواندگی تهران و سارایوو، یکی دیگر از رویدادهای فرهنگی مهم میان دو کشور در دو سال اخیر بوده است. علاوه بر این، سارایوو، بانیا لوکا، موستار و دیگر شهرهای مهم بوسنی و هرزگوین در این مدت شاهد رویدادهای فرهنگی و برنامه‌های مختلف از سوی ایران بوده‌اند». (MAHMOUD HEIDARI, 2019)

علاوه بر سفارت جمهوری اسلامی ایران و رایزنی فرهنگی آن در بوسنی و هرزگوین، مؤسسه تحقیقاتی «ابن سینا»، بنیاد «ملاصدرا»، و مرکز رسانه‌ای «تلویزیون سحر» نیز در بوسنی و هرزگوین حضور دارند. برای آموزش زبان فارسی، بنیاد «سعدی» از طریق رایزنی فرهنگی ایران کلاس‌های رایگان را ارائه می‌دهد.

علاوه بر این سازمان‌ها، در بوسنی و هرزگوین دپارتمان زبان فارسی (در دانشگاه سارایوو) و همچنین کالج فارسی-بوسنیایی با خوابگاه، و مدرسه ابتدایی "گلستان" فعال هستند.

جالب است که ایران اولین تیمی بود که در سال 1993 مسابقه فوتبال با بوسنی و هرزگوین برگزار کرد.

با وجود این مؤسسات، از گفتگو با آقای علی رضا باستانی، مدیرعامل انجمن سواد رسانه‌ای ایران، متوجه شدیم که تبلیغ فرهنگ بوسنی و هرزگوین در تهران توسط سازمان‌های بوسنیایی چندان برجسته نیست. آقای باستانی بیان می‌کند که بوسنی و هرزگوین کشوری با تاریخ غنی و فرهنگ برجسته است، اما مقامات بوسنی و هرزگوین به اندازه کافی در جهت ترویج فرهنگ خود در خارج تلاش نمی‌کنند. در بوسنی و هرزگوین گاهی مقالاتی درباره ایران در عرصه جهانی چاپ می‌شود، اما در رسانه‌های ایران چنین مقالاتی درباره بوسنی و هرزگوین وجود ندارد.

باستانی همچنین اشاره کرد که برای ترویج و امضای توافق‌نامه همکاری با سازمان خود، تلاش کرده تا با رسانه‌های بوسنی و هرزگوین تماس بگیرد، اما هیچ پاسخی از این کشور دریافت نکرده است. از نظر او، مشکل اصلی کم‌توجهی به همکاری با ایران از طرف بوسنی است. وی می‌گوید: نایرانی‌ها آماده‌اند با مؤسسات بوسنی و هرزگوین همکاری کنند، اگر آنها نشان دهند که علاقه‌مند به این همکاری هستند».

باستانی که در دهه 90 در وزارت امور خارجه ایران کار کرده و چندین بار از بوسنی و هرزگوین بازدید کرده است، تأکید می‌کند که «اگر از کسی از نسل جوان‌تر بپرسید که بوسنی و هرزگوین کجاست، احتمالاً هیچ‌چیز از آن نخواهد دانست». از این گفته می‌توان نتیجه گرفت که بوسنی و هرزگوین باید در ترویج فرهنگ خود و بهبود روابط دوستانه با ایران، به ویژه در زمینه تبادل فرهنگی، آموزشی و گردشگری، تلاش‌های بیشتری انجام دهد.

پس از دریافت پاسخ از تهران، تصمیم گرفتیم با رایزن فرهنگی سفارت ایران در بوسنی و هرزگوین، محمد حسین انصاری، مصاحبه‌ای داشته باشیم.

در پاسخ به سوال «آیا می‌توانید نگاهی به وضعیت فعلی روابط دیپلماتیک بین ایران و بوسنی و هرزگوین داشته باشید و تحولات اخیر یا همکاری‌ها را با تمرکز بر فرهنگ یا دیپلماسی بیان کنید؟ آیا تغییرات قابل توجهی در مقایسه با سال‌های گذشته رخ داده است؟»، آقای انصاری اشاره کرد: «روابط سیاسی بین کشورها همیشه با فراز و فرودهایی همراه است، اما می‌توان گفت که روابط فرهنگی ما با بوسنی و هرزگوین به‌طور پایدار پیش رفته است. در سال‌های اخیر، فعالان فرهنگی دو کشور سعی دارند که به‌طور مستقیم با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. به‌عنوان مثال، کتاب‌های جدیدی به همت ناشران برجسته دو کشور ترجمه و چاپ شده‌اند، یا در زمینه فیلم، سینما و پویانمایی، تولیدکنندگان بزرگ پویانمایی ایران با بازار بوسنی و هرزگوین آشنا شده‌اند و ما نمایش‌هایی از آثار پویانمایی ایرانی را در سینماهای بوسنی و هرزگوین داشته ایم».

آقای انصاری ادامه داد: «بوسنی و هرزگوین جایگاه ویژه‌ای در سیاست خارجی ایران دارد و روابط دو کشور عمدتاً بر مبنای روابط فرهنگی تعریف می‌شود. به دلیل ریشه‌های عمیق زبان فارسی و فرهنگ ایرانی در بوسنی و هرزگوین، این کشور می‌تواند نقش خاصی به‌عنوان مرکزی برای معرفی فرهنگ ایرانی به کشورهای منطقه ایفا کند. فعالان فرهنگی ایرانی تلاش کرده‌اند که فرهنگ بوسنی و هرزگوین را در ایران معرفی کنند. انتشار کتاب‌های متعدد درباره معرفی بوسنی و هرزگوین در حوزه‌های مختلف و ایجاد بخشی برای بوسنی و هرزگوین در موزه دفاع مقدس ایران، از جمله اقداماتی است که در ایران برای آشنایی بیشتر با بوسنی و هرزگوین انجام شده است».

همچنین متوجه شدیم که ایران بیش از 60 مرکز فرهنگی در سراسر جهان دارد که به‌طور مستقل یا در چارچوب سفارت‌ها فعالیت می‌کنند، اما سارایوو به دلیل ریشه‌های فرهنگی مشترک این دو ملت و نقش این شهر در ایجاد پلی میان شرق و غرب، نقش بسیار مهمی دارد.

آقای انصاری گفت: «در ایران کتاب‌های زیادی درباره بوسنی و هرزگوین نوشته و ترجمه شده است. کتاب‌هایی درباره تاریخ، فرهنگ و سیاست بوسنی که توسط دیپلمات‌ها یا نویسندگان ایرانی نوشته شده‌اند، کتاب‌هایی درباره خاطرات ایرانیانی که در دوران جنگ به مردم بوسنی و هرزگوین کمک کرده‌اند، و همچنین ترجمه آثار ادبی مهم بوسنی و هرزگوین. پیش از سفر خود به بوسنی، من این کتاب‌ها را مطالعه کرده بودم. فیلم‌های مستند درباره جنگ، فیلم‌های معروف سینمای بوسنی و هرزگوین و یادداشت‌های ایرانیانی که به این کشور سفر کرده‌اند، از مهم‌ترین منابع اطلاعاتی من بودند. اما در زبان فارسی ضرب‌المثلی داریم که می‌گوید: «شنیدن هیچ‌گاه مانند دیدن نیست». وقتی مکانی را از نزدیک می‌بینید و در آنجا اقامت دارید، برخی واقعیت‌ها را از زاویه‌ای متفاوت مشاهده می‌کنید. پیش از سفر به بوسنی، من به چندین کشور از این منطقه سفر کرده بودم. تفاوتی که من در بوسنی و هرزگوین متوجه شدم، برخورد گرم مردم این کشور است، آمادگی آنها برای ارتباط و گفتگو، فرهنگ همزیستی مسالمت‌آمیز و پذیرش دیگران بدون توجه به منشأ و فرهنگ‌شان. مهم‌ترین چیزی که مرا شگفت‌زده کرد، هویت مردم بوسنی و هرزگوین بود، اینکه چگونه آنها توانسته‌اند هویت دینی، هویت اروپایی، فرهنگ شرقی و غربی را به زیبایی ترکیب کنند».

نتیجه‌گیری

پس از بررسی ریشه‌ها و روابط فعلی بین ایران و بوسنی و هرزگوین، به این نتیجه می‌رسیم که ایران نگرش خود را نسبت به بوسنی و هرزگوین تغییر نداده و این کشور را به‌عنوان یک کشور دوست می‌داند و آماده است در صورت نیاز از بوسنی حمایت کند. جمهوری اسلامی ایران به حاکمیت و تمامیت ارضی بوسنی و هرزگوین احترام می‌گذارد و هیچ‌گونه نفوذی در این کشور نمی‌طلبد.

با وجود روابط مثبت تا کنون، دو کشور باید تلاش بیشتری برای بهبود این روابط انجام دهند. برخی از نکات کلیدی که باید مورد توجه قرار گیرد، شامل بهبود همکاری‌های اقتصادی و گردشگری، و همچنین ترویج بیشتر روابط فرهنگی است.

آقای انصاری به این موضوعات نیز اشاره کرده است. وی می‌گوید: «متأسفانه، آمار گردشگری بین دو کشور بسیار پایین است. چند عامل در این امر تأثیرگذار بوده‌اند: نخست، فرآیند طولانی صدور ویزا برای اتباع دو کشور، سپس عدم وجود پروازهای مستقیم و ناآشنایی با ظرفیت‌های گردشگری دو کشور. ایرانی‌ها علاقه زیادی به سفر دارند و بوسنی و هرزگوین می‌تواند مقصد بسیار جذابی برای گردشگران ایرانی باشد به دلیل جاذبه‌های طبیعی و فرهنگی آن. توسعه گردشگری یکی از برنامه‌های مهم ما است که امیدواریم با بهبود همکاری‌های سیاسی و اقتصادی میان دو کشور تحقق یابد. به‌نظر من فعالان فرهنگی دو کشور باید به‌طور مستقیم ارتباط برقرار کنند و دیپلماسی فرهنگی را تقویت کنند. هنرمندان باید فرصت‌های بیشتری برای شرکت در جشنواره‌ها در هر دو کشور پیدا کنند و دانشگاه‌ها باید امکاناتی برای جذب دانشجویان بین‌المللی و تقویت همکاری‌های علمی داشته باشند. متأسفانه بسیاری از دانشگاه‌ها توافق‌نامه همکاری بین دو کشور ندارند و ما در تلاش هستیم که این روابط را تقویت کنیم».

همچنین، در گفت‌وگو با آقای باستانی، راه‌حل‌هایی برای همکاری‌های رسانه‌ای بین رسانه‌های ایران و بوسنی و هرزگوین مطرح شده است. رسانه‌های غربی تصویری منفی از ایران ارائه می‌دهند که تأثیر زیادی بر درک روابط با این کشور دارد و مانع از نشان دادن تصویر واقعی ایران به مردم جهان می‌شود. همه کسانی که به ایران سفر کرده‌اند از تفاوت آنچه در رسانه‌ها منعکس می‌شود با واقعیت زندگی مردم ایران شگفت‌زده شده‌اند. بنابراین، تقویت همکاری‌های گردشگری و رسانه‌ای اهمیت زیادی دارد.

به عنوان راه‌حل برای رسانه‌ها، آقای باستانی پیشنهاد می‌دهد که برخی از رسانه‌های بوسنی و هرزگوین با رسانه‌های ایرانی همکاری کنند و از طریق برگزاری سمینارها، وبینارها، کنفرانس‌ها و... همکاری‌های متقابل را تبلیغ کنند. در زمینه گردشگری، رایزن فرهنگی اشاره کرد که برنامه‌هایی برای حل مشکلات فرآیند صدور روادید بین شهروندان دو کشور وجود دارد.

همچنین، افزایش حجم تجارت متقابل ایران و بوسنی و هرزگوین قطعا به تقویت روابط اقتصادی این دو کشور کمک خواهد کرد.

منابع:

Cafiero, G. (2022). In the Rearview Mirror: The Case of Iranian Influence in Bosnia. Gulf International Forum, 1-3.

Constitution. (n.d.). Article 3, Article 154. https://www.refworld.org/docid/3ae6b56710.html.

Diab, H. H. (2016). Tajna ratna uloga Hezbollaha u BiH: Obučavali smo Bošnjake i ratovali protiv srpskih postrojbi. Vecernji List, 1-3.

Divsallar, B. i. (2017). Tylor & Francis.

Divsallar, K. B. (2017). Political Rationality in Iranian Foreign Policy. THE WASHINGTON QUARTERLY.

Hadzikadunic, E. (2022). Emir Hadžikadunić: Utjecaj Irana u BiH se nepotrebno preuveličava. Sarajevo:

radiosarajevo.ba.

Lisica, A. (2023). Kratka historija odnosa Bosne i Hercegovine i Irana.

MAHMOUD HEIDARI. (2019). 25 godina u BiH. Sarajevo: Kulturni centar Ambasade IR Iran- Sarajevo.

Ministarstvo Vanjskih Poslova, B. (n.d.). OPĆI PRAVCI I PRIORITETI ZA PROVOĐENJE VANJSKE POLITIKE BOSNE I HERCEGOVINE. 

Piskulic, A. (2018). Suvremeni geopolitički interesi Rusije, Kine, Turske i Irana. Zagreb: Repository / Repozitorij: University of Zagreb.

Poskok.info. (2012). NAROČITO HRVATIMA I SRBIMA: "Iran je u vrijeme rata pružao najveću moguću vojnu i diplomatsku pomoć bh narodu". Poskok.info, 1-3.

Raport. (2021). Ambasador Irana u BiH: Naše zemlje imaju značajan potencijal za razvoj odnosa. Sarajevo: Raport.

IRAM.(2021). İran’ın Bosna-Hersek’teki Kültürel Varlığı.

Farsinews.ir. (2022). Bosna-Hersek halkı İran'ın savaş dönemi yardımlarını unutmaz.

TÜZTÜRK.(2019). BOSNA SAVAŞI’NDA TÜRKİYE VE İRAN. Eskisehir: T.C. Eskişehir Osmangazi Üniversitesi Sosyal Bilimler Enstitüsü

 Ebadi S. (2006).Budjenje Irana, SEĆANJE NA REVOLUCIJU I NADU. Teheran.

Hadzikadunic E. (2013). Zasto Iran. Sarajevo: CNS.

GOLKARIAN. (2013). Iranian reach and Iranian Arms Shipments to Bosnia from 1994 till today: GİRNE AMERICAN UNIVERSITY. (6-10)

U.S. Government Publishing OfficeHouse Report 105-804 - INVESTIGATION INTO IRANIAN ARMS SHIPMENTS TO BOSNIA

Intervjui:

Ali Reza Bestani- CEO founder of the Association of Iran Media Literarcy (AIMEL), Ministry of

Foreign Affairs, Asia and Pacific Representative in the MIL to the UNESCO, 27.10.2023, via Google Meet (iz arhive autora)

Konzul za kulturu Iranske ambasade u BiH, Mohammad Hossein Ansari, 01.11.2023, Iranski Kulturni Centar (iz arhive autora)

Saeid Abedpour, Centar za Balkanska Istraživanja, Enciklopedija

کد خبر 21852

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 5 =